تاریخچه جنگ صدرا

هوالناجی

سلام

دوستان، نمی دونم در جریان وقایع اخیر دانشگاه هستید ، یا نه؟.. به هر حال من یک خلاصه ای از ماجرا رو این جا مطرح می کنم:

هیئت موسس فعلی صدرا همگی دانشجویانی بودند، که سال ها پیش تصمیم گرفته بودند، که با همکاری یکدیگر، دانشگاهی تاسیس کنند. جزو این هیئت موسس آقایان صبوری ، لسانی، اصغری، و اکبریان نیز بوده اند.

بالاخره پس از سال ها ،زمانی که این آقایون پا به سن گذاشته بودند و هر کدوم دکتر مهندس بودند،کلنگ تاسیس این دانشگاه زده میشه،ظاهراً آقای مرندی پیشنهاد می دهند، که دانشگاه سهام مالی نداشته باشه-و به این شرط همکاری شخصی شون رو می پذیرند- دیگران هم قبول می کنند.

در بحبوحه مشکلات ابتدایی دانشگاه و در اوج تزلزلش آقای اکبریان-به دعوت آدم بسیار جالبی!- برای ادامه تحصیل به امریکا تشریف می برن.(سال 2001) زمانی که سرایدار دانشگاه از ایشون می پرسه: آقا شما برید تکلیف دانشگاه چی میشه؟ می فرمان: احمد آقا! بذار این مشکلات حل بشه ، {به یه سر و سامونی که رسید} من بر می گردم...

البته مشکلات حل میشه وحدوداً 4 سال بعد، اکبریان بر می گرده، در حالی که از 2001 تا 2002 در دانشگاه جرج تاون و از 2002 تا 2004 در دانشگاه جرج واشنگتون-به تلفظ واشنگتون دقّت کنید حتماً-در حال تحقیق بوده. و در همه این مدّت یاران قدیم ایشون توی دانشگاه یکی تو سر خودشون می زدن، یکی تو سر مشکلات..بله، ایشون تشیف فرما میشن و گروه الهیات رو پایه ریزی می کنند در دانشگاه و خودشم میشه مدیر گروه. این زمان، زمان ریاست دکتر صبوری هست و بهمن 85 که اوّلین ورودی فلسفه و حکمت اسلامی گرفته میشه، اکبریان رئیس هیئت موسس هست. اگر نمیدونید، بدونید که ایشون روحانی هستند و لباس روحانیت هم می پوشن.

جنگ قدرت صدرا شکل می گیره چرا که اکبریان معتقد بوده که باید دانشگاه اسلامی بشه و شما نمی خاین و نمی ذارین، و دانشگاه رو به گند کشیدین و فساد حتّا در پشت در آقای رئیس موج میزنه.(وااسلاما!) من می خام این دانشگاه رو جزو 20 دانشگاه برتر جهان اسلام-از نظر هاروارد- بکنم(وا دانشگاه اسلامیا! )، و اتفاقاً صدرا بچّه منه! -اگر خبر ندارین تحقیق کنین از در و همسایه...(وااااااااااا!........) این کش مکش، اینقد طول میکشه، تا این که هیئت موسس و هیئت امنا خسته میشن و وزارت علوم اعلام می کنه: "یا یکی رو انتخاب کنین، یا این که من خودم یکی رو انتخاب می کنم!" دکتر مرندی و دیگران هم در اوج خستگی از این جنگ، بالاخره تصمیم می گیرن که: بیا ببینیم چی کا میخای بکنی!.. (تابستان سال 1386)

الان یک سال و نیم از دوره ریاست اکبریان می گذره، اهم فعّالیت ایشون در این دوره این بوده :

عزل اساتیدی چون: پروفسور لسانی(پدر برق ایران) مهندس مزینانی(یکی از محبوب ترین اساتید) مهندس جوانی، دکتر حدائق(اتفاقاً ایشون هم روحانی هستند ولی در محل کارشون لباس روحانیت نمی پوشن-ایشون سخنران آخرین همایش ازدواج صدرا هم بودنداگر کسی یادش باشه،2-3 ردیف ته سالون صدرا 2 ،آدم سرپا ایستاده بود،از ازدحام)و همچنین عزل مدیر فرهنگی وقت، سیّد محمد میرصانعی با ادعای این که جو فاسد دانشگاه- به زعم اکبریان- ناشی از ضعف مدیریت فرهنگیه، (جالبه که طی مدّت مسئولیت میرصانعی چند نفر از ادیان یهودیت و ... توسط تیم فرهنگی وقت به دین اسلام مشرّف شدند! ) و این که توی دفتر فرهنگی فساد انجام میشه، و دختر و پسر چه ها می کنند! از طرف اکبریان در جلسه های دانشگاه میر صانعی و تیمش فاسق خطاب شده اند... حائز اهمیّت هست که دفتر فرهنگی صدرا در اون زمان علی رغم کاستی هایی که وجود داشت، و شاید ازمهمترین هاش، عدم اختصاص بودجه از طرف دانشگاه بود، رزومه خوبی به جا گذاشته و دارای چندین رتبه کشوری، رتبه در روباتیک، فعّالیت قر آنی و ... هست، در این دوره حدّاقل 4 نشریه مرتباً منتشر می شد، اردو های سیاحتی و زیارتی همیشه به راه بود، و زیباترین خاطره بچه های اون زمان از فرهنگی ، برخورد گرم و صمیمی وبی آلایش اعضای دفتر فرهنگی با بچه ها هست .بارها پیش می اومد، که دفتر ،به زور حراست تعطیل می شد و تا پاسی بعد از غروب آفتاب به کارش ادامه می داد، حتّا در زمان امتحانات) همچنین اکبریان جای مهندس مزینانی خانم پژوهی ( دختر دکتر پژوهی -عضو هیئت موسس) را منصوب کرد، که شاید خیلی ها این خانم رو بشناسند...استادی که بچه ها سر کلاس ازش غلط ابتدایی می گرفتند...و چند ماه از مسئولیتشون در مرخصی زایمان به سر می بردند. حتّا اساتید مدعو تیم اکبریان هم از این قاعده مستثنا نیستند، دکتر محمّد رضوی-مفسّر قرآن- منصوره سادات حسینی استاد سابق کلام و منطق و آشنایی باعلوم اسلامی رشته های فلسفه و حدیث، از کسانی هستند که محبوبیت قابل توجّهی در بین دانشجویان داشتند، و با دلخوری دانشگاه را ترک گفتند. این اتّفاقات در شرایطی صورت می پذیرد، که در قیاس ،وضعیّت بچه های فلسفه، نسبت به سایر رشته ها ، حتّا حدیث، بسیار مناسب تر است، و حتّا در همایش سالانه مشترک علوم قرآن و حدیث و فلسفه و حکمت، پارچه ای که پشت تریبون نصب است، تنها به علاقه مندان به فلسفه خوش آمد می گوید، و از گروه قرآن و حدیث جز یک نفر ، هیچ دانشجویی ارائه مقاله ندارد و داد بچه های علوم قرآن از دست اساتید نالایق و بداخلاقی های عجیب و غریب! بعضی از آنان به آسمان بلند است... و فریاد وااسلاما! در شرایطی گوش فلک را کر کرده، که در زمان نماز ظهر و عصر در تمام ساختمان ها امتحان در حال برگزاری است.ودر ترم کنونی نیز تا یک ساعت بعد از اذان ، بچّه های فلسفه سر کلاس هستند.

البتّه تیم اکبریان در کنار این فعّالیت ها مدعی تغییراتی نیز هستند، از جمله: نصب پرده در سلف ها، اسلامی شدن پوشش کارکنان-به طور معجزه آسا- احداث چندین دفتر جدید و ابداع چندین مسئولیت جدید و اختصاص اتاق به مسئولین آن ها، و گرفتن ورودی ها و تاسیس زیر گروه هایی چون: علوم تربیتی و....در شرایطی که کلاس ها در نمازخانه، سایت، حیاط، و بیرون از دانشگاه تشکیل می شدند و برای فعّالیتی مثل پخش فیلم ، هیچ جایی وجود ندارد. خرید چندین سری میز و کامپیوتر شیک برای پرسنل، استخدام چندین نفر-میانگین 4 نفر- در هر ساختمان به عنوان حراست و انتظامات و... پرو بال دادن به بسیج دانشجویی
( در شرایط خفقانی که هیچ گروهی حق استفاده از میکروفون را ندارد) ، خرید رومیزی برای میزهای سلف و ساماندهی سلف-درشب روزی که قرار است، بازرس بیاید. اختصاص بودجه دانشگاه به امور آموزشی و ساماندهی آن-گرچه بعضی دوستان از معاون دانشجویی و رئیس فرهنگی اکبریان نقل به عین می کنند که، در نیل این هدف:"بودجه امور فرهنگی باید خرج اموزش شود، اگر همین نمازخانه سامان یابد، یرای فرهنگی بس است." ظاهراً جدیداً نشریه ای هم منتشر شده، که تا به حال آن را زیارت نکرده ایم. همچنین ادعا می شه، که انجمن های علمی سامان گرفتن و کتب برای کتاب خانه ها خریداری شده.

خلاصه......در این شرایط بود، که در گرماگرم یک کشمکش جدید در سطح مدیریتی دانشگاه، دکتر مرندی ، رئیس هیئت امنا ابتدا حکم عزل اکبریان را -به علّت مشکلات مدیریتی و اختلافات مالی- صادر و توسط وکیل دانشگاه به دست وی رسانید، که اکبریان در مقابل رسید تحویل نداد! و هم چنان با ادعای این که "این دانشگاه را من آباد کردم" یا به عبارتی:"مال خودمههههههه! به هیششششکی نمیدم!!" و با ادعای انتصاب به رهبر انقلاب-برای چند دهمین بار ، که در تماس و استعلام ما از بیت رهبری دروغ محض اعلام شد، پشت میز باقی ماند و در را پشت سر خود بست. در ادامه ، دکتر مرندی به وزارت علوم، در خواست عزل وی ، و در ادامه -با نا امیدی از پیگیری وترس بلعیده شدن دانشگاه توسط اکبریان-درخواست انحلال دانشگاه را به وزارت علوم ارائه داد. جالب توجّه این است که به نقل از پروفسور لسانی، سرپرست قانونی منصوب هیئت امنا، اخراج اکبریان، به صورت قهری و با استفاده از حکم قضایی میسور بود، لیکن، به علّت تلبس به روحانیت وی و این که اراده شده بود که جابجایی با سلام و احترام صورت گیرد، از این کار خودداری شد، که این خود، عامل اصلی بقای اکبریان، تا امروز است..
طی این روزها، جمعی از دانشجویان فعّال و قدیمی دانشگاه ، که از ابتدا در جریان امور بودند، تحت عنوان باشگاه دانشجویان صدرا اقدام به امضای نامه ای خطاب به دکتر مرندی مبنی بر درخواست پیگیری امور کردند-این نامه به پیوست چند صد امضا به مرندی تحویل شد- و در طی این امر، با چندین تن از دانشجویان برخورد قهری ، از ضبط کارت دانشجویی و تهدیدواحضار به کمیته انضباطی تا اخراج و منع از حضور در امتحانات-به اتهام توهین وتهمت به رئیس دانشگاه و برهم زدن جو دانشگاه و تشویش اذهان- صورت گرفت و در حال حاضر صدرا در حکومت نظامی به سر می برد. در این مدّت وبلاگ باشگاه دانشجویان به آدرس :bdds.mihanblog.com و وبلاگ اخبار ، به آدرس akhsad.mihanblog.com دو بار به تحریک و تماس های پی در پی از دانشگاه حذف شده ودر آخرین بار ، در پی تماس مسئولین وبلاگ ها با میهن بلاگ ادعا شده که حکمی مبنی بر اتّهام "ایجاد آشوب" از نهاد قضایی به میهن بلاگ تسلیم شده است.(حکمی که "ای میل" شده است. متهمین نسبت به آن تفهیم اتهام نشده اند و اساساً هیچ تماسی نسبت به این شکایت با متهمین گرفته نشده... نمایندگان باشگاه دانشجویی صدرا اذعان می کنند که در آخرین دیدار با رئیس نظارت بر آموزش گاه های عالی و غیرانتفاعی وزارت علوم دکتر نادری اخبار خوشی مبنی بر رفع خطر انحلال و ... شنیده اند، و فایل صوتی این دیدار نیز در دسترس است. که در زمان مناسب منتشر می گردد.

البته در حال حاضر هر تصمیمی در مورد ریاست دانشگاه و ... ناظر بر تصمیم شخص وزیر علوم است. امیدواریم بدعت منحوس روزگار ما-گرفتن حق از حق دار و قرار دادن ناحق به جای حق-در مورد ما تکرار نشود، در هر صورت قانوناً حق با دانشجو هاواساتید معترض،وهیئت موسس و هیئت امنا هست که رای به اخراج اکبریان دادند؛ اگر عملیّاتی غیر قانونی در پشت صحنه وزارتخانه اتفاق نیفتد، انشاءالله قاصد اخبار خوشی برای صدرایی ها خواهیم بود. دعا فراموش نشه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر